پهلوانان:امانت

ساخت وبلاگ

بسمه تعالی

سلام دوستان یکی از کارتون های بسیار زیبا که از شبکه پویا پخش شده است

کارتون پهلوانان است مخصوصا قسمتی که نامش امانت است.

در این قسمت تاجری عبدالرزاق نام  که از هند الماس گرانبهائی را بهمراه آورده

است توسط راهزنان و دزدان مورد تعقیب است تا اینکه به شهر خوارزم میرسد و

برای رفع شر دزدان از گزمه ها سراغ قوی ترین و امین ترین شخص خوارزم را

می گیرد و آنها نیز برای چاپلوسی و کاسه لیسی رئیس خود یعنی اسکندر خان که

داروغه شهر است را معرفی می کنند و عبدارزاق را پیش اسکندر می برند از قضا

اسکندر یک سیب سرخ را در دست داشت و قصد داشت آن سیب را میل کند که

عبدالرزاق وارد می شود و به اسکندر خان می گوید: من مسافر بوده ام و از راه

دوری آمده ام اگر ممکن است بخشی از سیب را به من بدهید.

اسکندر تمام سیب را به او می دهد و می گوید برای خاطر مهمان از سهم

خودش میگذرد اما عبدالرزاق در این هنگام از خوردن سیب امتناع می کند و

می گوید کسی که برای تعارفات بیهوده صداقت را زیر پا می گذارد نمی تواند

امین ترین فرد باشد لذا از اسکندر عذرخواهی می کند و رازش را به او نمی گوید

و در ادامه عبدالرزاق تاجر پیش پهلوان پوریای ولی میرود که او نیز می خواست

صبحانه بخورد و قرص نانی جلویش بود و محض امتحان از پهلوان پوریا نیز درخواست

می کند که لطفا قرص نان را بده من بخورم چرا که مهمان هستم و گرسنه!

لیکن پهلوان پوریا نان را به دو قسمت تقسیم می کند و بخشی از نان را به

عبدالرزاق تعارف می کند.

عبدارزاق به پهلوان اعتراض می کند که چرا قرص نان را بطور کامل به او که

مهمان است نداده است و شرط ادب را بجای نیاورده است که پهلوان در جواب

می گوید مهمترین چیز صداقت و انصاف است!

دوستان و عزیزان این داستان به نظر من بزرگترین و مهمترین راز و علت بدبختی

و عدم پیشرفت ملل مسلمان و به طور کلی انسانیت را به زبانی زیبا و شیوا

بازگو می کند . نه تنها در مورد جامعه بلکه در مورد تک تک افراد که چرا از نظر

روحی و روانی پیشرفت نمی کنیم و متاسفانه هر روز بدتر از دیروز می شویم

را نیز بیان می کند.خواهش می کنم در مورد داستان بیشتر فکر کنید.من خودم

وقتی چند سال پیش کارتون مذکور را دیدم نفهمیدم که چرا عبدالرزاق چنین

کاری کرد .

مگر گذشت خوب نیست؟مگر ما همیشه همین کار و کارهایی مشابه این را

انجام نمی دهیم!؟

النفاق اشد من الکفر!

حافظ:

باده نوشی که در او روی و ریائی نبود

بهتر از زهد فروشی که در او روی و ریاست

 

کار اسکندر ریا کاری بود یعنی دلش می خواست بخورد اما به دل گوش نکرد

و به رسوم و ذهن رفت.اما پوریا به دل گوش کرد و به ذهن هم گوش کرد و هم خودش

خورد و هم به مهمان داد.

 

هرکه شد محرم دل در حرم یار بماند

آنکه این کار ندانست در انکار بماند

 

نفس همیشه از ترس ناشی می شود. و شخص دائما بی ترس نفس ندارد.

نفس نوعی حفاظ و حمایت است.چون می ترسید ، زندانی در اطراف خود ایجاد می کنید

با شهامت بودن به معنای زندگی کردن با دل است در حالی که آدم ضعیف با مغزش

زندگی می کند.

متاسفانه اینگونه افراد هراسان و ترسانند و از مفاهیمی چون خداشناسی ،

عقاید ، کلمات ، رسوم و سنت ها ، تئوریها و ... امنیتی در اطرافشان خلق می کنند

و پشت این درها و پنجره های بسته خود را پنهان می کنند.به جهت اینکه

نمی خواهند با ناشناخته مواجه شوند و به امنیت  منیت (خود) می چسبند.

یکی از قوانین اساسی زندگی این است:

هر چیز که پنهان شود بزرگتر می شود و هر چه افشا گردد ، اگر غلط باشد ،

ناپدید میگردد.انگار در مقابل خورشید تبخیر می شود و اگر حقیقی باشد تغذیه

می شود و رشد می کند.هر چیزی را پنهان کنید متضاد آن ظاهر میگردد.

راست شروع به مردن می کند چون تغذیه نشده است.

احتیاج به باد و باران و خورشید دارد.

وقتی پشت ظاهر فریبنده پنهان می شوید ، چهره واقعی اتان شروع به

مردن می کند و طرف غیر واقعی رشد می کند و بزرگتر و بزرگتر می شود.

اگر حقیقت خود را برملا کنید ، چهره غیر واقعی خواهد مرد، محکوم به مرگ

خواهد شد.چون غیر واقعی نمی تواند بی حفاظ باشد.تنها در امنیت ، در تاریکی

و در تونل های نادانی باقی می ماند.

وقتی آن را به آگاهی بیاورید محو میگردد. این کل راز موفقیت روانکاوی است.

خودت را آرام آرام آشکار کن، نیاز به پرشی نیست که نتوانید از پسش برآیید.

قدم به قدم و به تدریج ادامه دهید.بزودی مزه ی حقیقت را خواهید چشید و

متعجب می شوید وقتی بفهمید  که تمام آن شصت سال گذشته ، اتلاف 

محض بوده است.هویت قدیمی شما باید از دست برود.

اگر به افشا گری خود ادامه دهید ، در ابتدا واقعا ترسناک است ، اما بزودی

توانمند خواهید شد.چون وقتی حقیقت آشکار شود قوی تر می شوید و

غیر حقیقی میمیرد.در پی آن شخصیت ناپدید میگردد و فردیت آشکار می شود.

شخصیت از بیرون تحمیل شده و فقط ماسک است ولی فردیت واقعیت شماست.

 

شناخت خدا- عالم درون -ذهن و روان- عرفان ...
ما را در سایت شناخت خدا- عالم درون -ذهن و روان- عرفان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8salek72 بازدید : 148 تاريخ : يکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 17:07